استونر روایت سادهای است از مردی که به دانشگاه میرود و درنهایت استاد میشود. اما همین روایت ساده جذابترین چیزی است که تا به حال به آن برخوردهاید./ تام هنکس
بیراه نیست اگر استونر را رمان کتابخوانها بنامیم./ جولین بارنز
استونر روایتی است زیبا، غمانگیز و بینهایت چیرهدستانه از ابتدا تا انتهای یک زندگی./ ایان مکایون
استونر رمان ستایششدهای است. در امریکا، در دوران انتشار آن، قدرش شناخته نشد، اما پنجاه سال بعد در اروپا به شهرتی فراگیر رسید. انتشارات «نیویورک ریویو آو بوکز» در سال ۲۰۰۶ این رمان را در مجموعه آثار کلاسیک بازنشر کرد. ادوین فرانک مسئول این مجموعه میگوید: «این رمان دربارهی مردی است که زندگیاش به یک معنا بهشدت معمولی است، اما از جهتی بسیار شبیه به زندگی آدمهای دیگر است. در زمان انتشار استونر، رئالیسم این رمان از هیچ نظر باب نبود.»
طرح این شاهکارِ مغفول پیچوخم شگفتانگیزی ندارد و بسیار ساده است. داستان آن زندگی مردی به نام ویلیام استونر را روایت میکند، کسی که در نوزده سالگی برای تحصیل در رشتهی کشاورزی به دانشگاه میزوری رفت، اما کلاس درس ادبیات انگلیسی زندگیاش را دگرگون کرد و باعث شد هرگز برای کار به مزرعهی پدرش برنگردد. او شغل استادی دانشگاه را برمیگزیند و با زنی اشتباهی ازدواج میکند؛ زندگی را در کمال سکون میگذراند و پس از مرگ هم کمتر کسی او را به خاطر میآورد.
استونر، یک ضدگتسبی است
بیش از پنجاه سال طول کشید تا خوانندگانِ ادبیاتْ شاهکار جان ویلیامز را بپذیرند و قدرش را بشناسند. استونر در ۱۹۶۵ منتشر شد، اما بهرغم تلاش منتقدان ادبی، خوانندهای نیافت. طی چند دهه، بیشمار نقد تحسینبرانگیز بر این رمان نوشته شد، اما فروش آن از دو هزار نسخه تجاوز نکرد، تا اینکه در سال ۲۰۱۱ به پرفروشترین رمان سال تبدیل شد. از آن پس نویسندگان و خوانندگان بسیاری در ستایش آن نوشتند. جولین بارنز آن را به سبب دلبستگی شخصیت اصلیاش، رمان «کتابخوانها» نامید. ایان مکایون بهدرستی آن را روایتی از یک زندگی کامل میداند و تام هنکس، بازیگر برجستهی سینما و داستاننویس، این رمان را با وجود طرح سادهاش، سرشار از جذابیت میخواند.
تیم کرایدر، نویسنده و کارتونیست امریکایی، در مقالهای علل مغفولماندنِ استونر را روحیهی امریکاییها میداند. به اعتقاد او علت شکست این رمان در امریکا تقابل آن با گتسبی است. گتسبی در هر حال شخص موفق و عاشقپیشهای است که همدلی خوانندهی امریکایی را برمیانگیزد، حال اینکه استونر مردی است یکسره شکستخوره. استونر در میان امریکاییها اقبالی نیافت، چون آن را کموبیش میتوان یک ضدگتسبی نامید. مقالهی کرایدر را میتوانید در انتهای کتاب بخوانید.
نقش گاوالدا در پرفروششدن استونر
جالب اینکه استونر اول بار در اروپا توجه خوانندگان را برانگیخت، آن هم با ترجمۀ یکی از پرفروشترین رماننویسان فرانسه، یعنی آنا گاوالدا. وقتی در 2006 این رمان تجدید چاپ شد، گاوالدا آن را خواند و بهقدری دوستش داشت که بلافاصله از مدیربرنامههایش خواست امتیاز نشر کتاب را بخرد. پس از آنکه استونر با ترجمهی وی در فرانسه منتشر شد، ناشران دیگر اروپایی نیز به سراغ ترجمهی رمان رفتند. به این ترتیب، رمان در سرتاسر اروپا به صدر فهرست پرفروشها رسید.
گاولدا میگوید: «گمانم خود من میتوانستم نویسندهی این رمان باشم، چون عمیقاً با نویسندهی کتاب و راوی داستان (که به نظرم احتمالاً شخص واحدی هستند) احساس نزدیکی دارم. همهی کتابهای من در فرانسه فروش خوبی دارند. بنابراین وقتی ویراستاران اروپایی دیدند که استونر را من ترجمه کردهام، کنجکاو شدند که چرا گاوالدا سراغش رفته و حق انتشار آن را خریدند.»
رمان استونر در ایران
در ایران هم استونر توجه علاقهمندان ادبیات را جلب کرده است. آتوسا افشیننوید، نویسنده و منتقد ادبیات، دربارهی رمان میگوید: «استونر، بهعقیدهی من، داستانِ ذاتِ طبقهی متوسطِ نخبه در دنیای امروز است: شکستخورده، محافظهکار، گوشهنشین، با احساساتی عمیق و در عین حال بیتأثیر بر دنیای اطرافش. استونر رمانی است بدون داستان از زندگی آدمی که داستانِ چندان قابل تأملی در آن رخ نمیدهد، مثل زندگی خیلی از ما». این رمان با ترجمهی محمدرضا ترکتتاری در نشر ماهی منتشر شده است.
نوشتهی جان ویلیامز
ترجمهی محمدرضا ترکتتاری
288 صفحه
رقعی/ شومیز