فارنهایت 451

دسته بندی ها ,

«اگه ناراضی سیاسی نمی‌خوای، دو طرف مسئله رو به مردم نگو که نگران بشن، فقط یکیش رو بگو. از اون هم بهتر، هیچی بهشون نگو. بذار یادشون بره که چیزی مثل جنگ وجود داره. اگه حکومت بی‌کفایته، اگه کله‌گنده‌هاش همه‌چی رو بالا گشیدن و مالیات‌هایش نامعقوله، همون بهتر که این‌جوری باشه تا این‌که مردم نگران این چیزها باشن. آرامش، مانتگ. برای مردم مسابقه برگزار کن، مسابقه‌ای که توش برنده بشن… کله‌شون رو از اطلاعات به‌دردنخور پر کن. اون‌قدر «واقعیت» تو کله‌شون بچپون که احساس کنن تا خرخره پر شده‌ان و «عقل کل» هستن.»

در فارنهایت 451 حکومت از جنس «برادر بزرگ» اورول در رمان 1984 نیست. در این کتاب روش حکومت موذیانه‌تر است، چون مردمی که از برنامه‌های سرگرم‌کننده و اطلاعات ناقص تکراری راضی هستند از آن استقبال می‌کنند. ذهنشان چنان از اطلاعات بی‌خاصیت و حقایق بیهوده انباشته است که احساس ذکاوت می‌کنند و از جهل خودخواسته‌ی خود خوشحالند. حکومت کتاب‌ها را خلاصه و خلاصه‌تر می‌کند تا آن‌که جز یادداشت‌های بی‌بو و خاصیت چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند، درواقع دیگر کتابی برای خواندن وجود ندارد. بعد از آن است – بعد از آن‌که دیگر کسی کتاب نخواند – که مردم خودشان وجود کتاب‌ها را گزارش می‌دهند، چرا که «کتاب تفنگ پُری است در خانه‌ی همسایه!»

مطالب مرتبط:

وقتی کتاب‌ها می‌سوزند

ادامه
قیمت:
175,000 تومان

موجود در انبار

خرید نسخه الکترونیکی

پیشنهاد مطالعه

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فارنهایت 451”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب‌های مرتبط